کد مطلب:3006
تاریخ انتشار:16 اردیبهشت 1397 ساعت 11:47
چاپ چاپ

گفت و گو با محمد درویش، رییس سابق دفتر مشارکت های مردمی سازمان محیط زیست

مردم به تنهایی می‌توانند معجزه کنند

عاشق طبیعت است و اسم تنها پسرش را «اروند» گذاشته است. او را به سفرهای متعدد برای حفاظت از محیط زیست استان‌ها و تشکیل کمپین‌های رنگارنگ محیط زیست در فضای مجازی و حقیقی می شناسیم. زندگی شخصی «محمد درویش» با فعالیت های محیط زیست گره خورده و این موضوع آنقدر ملموس است که نمی شود مدعی شد شعار می‌دهد یا همه این تلاش و تقلاها به خاطر پستش در سازمان محیط زیست است...

 فرنوش آبا/عاشق طبیعت است و اسم تنها پسرش را «اروند» گذاشته است. او را به سفرهای متعدد برای حفاظت از محیط زیست استان‌ها و تشکیل کمپین‌های رنگارنگ محیط زیست در فضای مجازی و حقیقی می شناسیم. زندگی  شخصی «محمد درویش» با فعالیت های محیط زیست گره خورده و این موضوع آنقدر ملموس است که نمی شود مدعی شد شعار می‌دهد یا همه این تلاش و تقلاها به خاطر پستش در سازمان محیط زیست است. وارد دفترش در سازمان محیط زیست که می شویم، تا چشم کار می کند گل و گیاه می بینیم و نقشه بزرگ محیط زیست و گواهی سرپرستی یک بذر کمیاب که پونز شده اند روی دیوار. محیط زیست آنقدر حوزه دارد و ابهامات ما هم آنقدر زیاد هستند که نمی شود در یک جلسه به همه آنها پاسخ داد. پس سعی کردیم مختصر و مفید به مهم ترین پرسش‌ها و نقاط ابهام محیط زیست ایران گریزی بزنیم و تازه با این‌همه تلاش، نزدیک به دوساعت،‌گرم بحث شدیم! اگر مشتاق هستید بدانید فعال قدیمی محیط زیست برای داشتن رابطه ای دوستانه با محیط زیست، چه راهکارهای ساده و بی هزینه ای پیشنهاد می‌دهد، حتما این گفت و گو را بخوانید. فعلا این نکته را نقدا داشته باشید که سرپرست مشارکت های مردمی سازمان محیط زیست، معتقد است تلاش مردم برای داشتن محیط زیست پاک، حتی بدون کمک دولت‌ها هم می‌تواند معجزه کند!

 

    -فکر می کنید مردم ما نسبت به محیط زیست شان بی توجه اند؟

 

تا وقتی که یک پژوهش جدی و مستند توسط یک نهاد معتبر انجام نشود، ترجیح می‌دهم قضاوت دقیق و قاطع نداشته باشم. اما به همان تعداد فیلم هایی که نشان دهنده حیوان آزاری اند، به همان اندازه هم فیلم ها و اخباری منتشر می‌شوند که بی‌سابقه اند و نشان می‌دهند که مردم اتفاقا خیلی بیشتر از قبل هوای محیط زیست‌شان را دارند.اخیرا به یکی از روستاهای منطقه پارسیان رفته بودم، یکی از اهالی آنجا 500 هزار تومان هزینه کرده بود،تا یک درخت انجیر معابد را از مرگ نجات دهد. برایش محوطه ای را آجرچینی کرده بود و مرتب به آن آب می‌داد. زباله های دورش را جمع می کرد. از پول خودش این کار را کرده بود. اخیرا یک مغازه دار مهابادی، چهارهفته مغازه خودش را باز نکرد، چون یک قمری وارد کرکره مغازه اش شده و تخم گذاشته بود و منتظر شده بود تا جوجه ها از تخم دربیایند. به خاطر اینکه این پرنده نپرد و تخم ها بمانند،چهارهفته مغازه اش را باز نکرد! یا جوانی که در یکی از روستاهای آذربایجان غربی برای نجات یک لک لک، بالای تیربست رفت و جانش را از دست داد. این جوان خودش پدر یک بچه بود و ریسک کرد تا جان حیوان را نجات دهد.

اگر می خواهیم قضاوت کنیم چرا روی این قسمت از رفتار جامعه قضاوت نکنیم؟ این رفتارها متعددند. ما فردی را داریم با لقب «مرد درختی». اسمش آقای نفری و کارمند بانک است.سالیانه 10هزار درخت با پول خودش می کارد. آقای افشار را در لرستان داریم،که با پول خودش گروه های مختلفی تشکیل می‌دهد تا محیط بانی کنند. خیرینی وجود دارند که پول می گذارند تا پاسگاه های محیط بانی و مدارس طبیعت بسازند.شبکه های اجتماعی باعث شده اند که اخبار به سرعت منتشر شوند و اصولا خبرهای منفی جذابیت بیشتری دارند. در همین «سمیرم» یک خرس، داخل استخر افتاد و داشت خفه می شد. هموطن سمیرمی ما یک نردبان داخل استخر گذاشت و خودش گوشه ای ایستاد تا خرس از نردبان بالا بیاید و نجات پیدا کند. اما وقتی اسم سمیرم و خرس می آید فوری می گوییم آها! آن معلمی که سه تا خرس را کتک زد و کشت! حتی فعالان حمایت از محیط زیست وقت می‌خواهند روز حمایت از حیوانات را اعلام کنند، روزی را اعلام نمی کنند که در آن یک خرس نجات پیدا کرده، روزی را می‌گویند که در آن سه خرس کشته شده اند.

 

    -قبلا، فعالیت ان.جی. او ها خیلی پررنگ بود. احساس می کنم الان کمی کمرنگ شده است. مثل سابق اشتیاقی وجود ندارد. اصلا امکاناتی وجود دارد که افراد علاقه مند بتوانند ان. جی. اوهای زیست محیطی تشکیل دهند؟

 

بهار فعالیت ان.جی. او ها در ایران به دوران  دولت اصلاحات برمی گردد که 650 «ان.جی. او»محیط زیست داشتیم. بعد از آن دوران  به دلیل شرایطی که ایجاد شد، تعداد ان.جی. اوها به حدود 400 تا کاهش پیدا کردند. از آن 400 تا هم خیلی ها فقط اسما و روی کاغذ این عنوان را داشتند و عملا کاری مفیدی انجام نمی دادند. الان تعداد« ان.جی. او» ها به 778 تا رسیده است؛یعنی این تعداد از دوران اوجش هم بیشتر شده است. به صورت تخصصی «ان.جی.او» هایی داریم که مدارس طبیعت را اداره می کنند. درحال حاضردر مشهد، تنکابن، ساری، بیرجند، اصفهان، کرمانشاه،تهران و شیراز و همدان راه افتاده اند. 25 مدرسه طبیعت دیگر هم در آینده نزدیک اضافه می شوند.

 

 -   همه بچه ها می توانند در این مدارس ثبت نام کنند؟

 

تا 12 سال. جدا از مدرسه  معمولی که می روند اوقاتی را هم در این مدرسه می گذرانند. خانواده ها با این مدارس قرارداد می بندند و به جای اینکه بچه ها اردو بروند به این مدرسه می روند تا در آن  تجربه لمس طبیعت را پیدا کنند. ضوابط این مدارس را هم دفتر ما در سازمان محیط زیست تدوین و منتشر کرده است. می‌خواهیم ان.جی.او ها را  از آن حالت نمادین که فقط در قالب زنجیره انسانی و راهپیمایی و ... است و نمی تواند مشکلات را به صورت بنیادین حل کند فاصله بگیریم. احیای تالاب گندمان، تالاب کم جان در فارس، پر آب شدن دوباره تالاب کانی برازان در آذربایجان غربی، تثبیت ناهمواری های ماسه ای در سرخ چشمه در میاندشت، مهار چشمه های تولید گرد و خاک در حسین آباد سربیشه در خراسان جنوبی، ممانعت از تبدیل بلوط به زغال در روستای گل سفید در چهارمحال و بختیاری و افزایش تعداد وحوش از 20 به 700 راس درمنصور آباد رفسنجان  همه توسط« ان.جی.او» ها انجام شده است. چرا؟ چون به آنها  اعتماد کردیم و در قدرت سهیم‌شان کردیم و آنها هم پاسخ دادند. راه نجات محیط زیست، این است که مردم را عملا و بدون شعار، شریک قدرت کند.

 

    -با توجه به این فعالیت ها به نظرتان مردم قبلا بیشتر درگیر محیط زیست بودند یا الان؟

 

الان مردم نسبت به محیط زیست شان حساس ترند. حجم برنامه های رسانه‌ها درباره محیط زیست را نگاه کنید. کی قبلا یک نماینده مجلس یا حتی رئیس جمهور درباره محیط زیست حرف می زد؟ در حال حاضر، مساله محیط زیست برای مردم خیلی مهم شده.

-مهم ترین معضل زیست محیطی مان را در حال حاضر چه می‌دانید؟

خاک! ما در کشوری زندگی می کنیم که در عرض 25 تا 40 درجه شمالی قرار گرفته، جایی که به آن کمربند خشک جهان می گوییم. هر سانتی متر خاک، برای اینکه در چنین اقلیمی تولید شود، بین 200 تا هزار سال زمان می خواهد. و ما سالیانه، دومیلیارد تن خاک را داریم از دست می دهیم. دومیلیارد تن یعنی سه برابر متوسط جهانی!

 

    -این فرسایش خاک چه دلیل مهمی دارد؟

 

تغییر کاربری اراضی و تجاوزهایی که به مراتع و جنگل ها می شود. همچنین ویلاسازی در ارتفاعات و جاده سازی های غیراصولی و زادو ولد بیش از حد دام و همینطور سد سازی و عملیات تکنوژنیک.باتوجه به اینکه هر تن خاک، 28 دلار قیمت دارد( به دلیل مواد مغذی درون آن)، سالیانه در حال از دست دادن 56 میلیون دلار سرمایه غیر قابل برگشتمان هستیم. اگر یک نفر نامی غیر از خلیج فارس ببرد، رگ گردنمان بیرون می‌زند ، 500 هزار نفر شهید دادیم برای اینکه یک وجب از خاکمان را در دفاع هشت ساله از دست ندهیم، آب و هوای تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی را هر روز در بخش های خبری اعلام می کنیم تا مبادا، همسایه جنوبی هوس کند آن ها را به نام خودش عنوان کند، اما یادمان می رود که هر سال به اندازه خاک تنب کوچک، داریم خاک از دست می دهیم. یادمان می رود خلیج فارس، آلوده ترین آبگیر دنیا شده. اینها مشکلاتی هستند که ما به آنها کمتر توجه می کنیم.

 

   - بعد از خاک با چه بحرانی مواجه هستیم؟

 

بحران آب.بعد از آن هوا و چهارم هم تنوع زیستی.

 

    -ایران از نظر مراقبت محیط زیست و منابع موجود بین کشورهای دنیا چه وضعیتی دارد؟

 

این را از روی شاخص‌ها می شود فهمید. زمانی در منطقه ای که ما هستیم(یعنی آسیای جنوب غربی)، 5تا 6 هزار قلاده یوزپلنگ وجود داشت. در عراق،کویت، عربستان، امارات،‌پاکستان، افغانستان،مغولستان،تاجیکستان، قزاقستان،‌آذربایجان و شوروی، همه کشورها یوزپلنگ داشتیم. الان فقط در ایران یوزپلنگ داریم. این نشان دهنده چیست؟

-ما بهتر مراقبت کرده‌ایم...

یعنی به رغم همه لکنت‌های موجود ایران وضعیت بهتری دارد. ایران، سرزمینی است که بیش از دوهزار درخت کهنسال دارد. در کل قاره اروپا،‌800 اصله درخت کهنسال، نداریم. مردمی در این سرزمین زندگی می‌کنند که درخت کهنسال را نشانه برکت می‌دانند و قطعش نمی‌کنند. ما در ایران1728 گونه اندمیک گیاهی داریم؛ 1728 گونه گیاهی که در هیچ جای جهان یافت نمی‌شود. فکر می کنید تعداد کل دانه‌های اندمیکاروپا چقدر باشد؟ 1732 دانه! یعنی ایران به اندازه کل قاره اروپا، دانه‌های انحصاری دارد.

 

  -  اروپایی‌ها دانه های بیشتری داشته اند و از بین برده‌اند یا از اول همین تعداد بوده‌است؟

 

از بین برده اند! به دلیل توسعه بی رویه صنعت. زمانی، اروپا،تمام جنگل‌هایش را نابود کرد. الان دوباره مشغول احیاست.ما باید از آن خطاها درس بگیریم و تکرارشان نکنیم. دقیقا داریم همان راه اشتباهی را می رویم که اروپا 100 سال پیش رفت. نباید آن را ه را برویم و همه فکر و ذکرمان را روی توسعه صنعت و جاده  و معیشتی بگذاریم که به تخریب غیرقابل جبران محیط زیست منجر می‌شود.

 

-    در سال‌های اخیر تعداد پارک‌ها و فضاهای سبز افزایش چشمگیری داشته، می‌خواهم بدانم از این نظر به استانداردهای لازم رسیده‌ایم؟عملکردها بهتر شده‌اند؟

 

نه! متاسفانه هنوز به استانداردها نرسیده‌ایم، اما خب! عملکرد خوب بوده‌است. مشکلی که وجود دارد این است که گونه‌هایی که در تهران کاشته می‌شوند.متناسب با توان اکولو‍ژیک تهران نیستند. ما همچنان از چمن استفاده می کنیم که فوق العاده آب بر است. مردم می بینند و می‌گویند اگر واقعا اینقدر کم آبی است پس چرا این‌قدر چمن می کاریم؟

 

   - مردم در این شرایط چکار می توانند انجام دهند؟

 

 چرا 59 سال است که معضل آلودگی هوا در تهران حل نشده؟ اولین یادداشتی که د راین مورد چاپ شده مربوط به آبان ماه سال 1336 در روزنامه اطلاعات است. عین آن یادداشت را می توانیم همین الان در روزنامه همشهری چاپ کنیم. اصلا هم متوجه نمی شوند که این یادداشت متعلق به 59 سال پیش است. در آن یادداشت نویسنده خطاب به شهردار آن موقع تهران می گوید:«آقای شهردار تهران، تا کی ما باید از این آلودگی و ترافیک و دود و دم بنالیم؟ چرا فکری به حال آلودگی تهران نمی کنید؟» فکر می کنم 59 سال برای حل یک مشکل زمانی کافی باشد. اما مردم منتظر نشسته اند یک نفر با اسب سپید از جانب دولت بیاید و مشکل را حل کند. بدون نیاز به دولت، می‌توانیم در کیفیت زندگی‌ خودمان بسیار موثر باشیم، با انجام یک سری کارهای ساده. مثلا، تصمیم بگیریم از کیسه های پلاستیکی استفاده نکنیم. این کیسه‌ها وقتی در محیط رها می‌شوند، 200 سال می‌مانند. تولیدشان بسیار آب بر است و بعد از استفاده تبدیل به زباله‌های سمی می شوند که حیوانات می‌خورند و مریض می شوند و ما در زنجیره غذایی از گوشت آنها می‌خوریم و سرطان می گیریم. بیاییم به جای استفاده از کیسه‌های پلاستیکی یک‌بار مصرف، از کیسه‌های پارچه ای استفاده کنیم. این کارخیلی می‌تواند به کاهش مصرف آب،انر‍ژی و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و کاهش مصرف حیوانات کمک کند. دومین کاری که می‌توانیم بکنیم پیوستن به سه شنبه های بدون خودرو است.همینطور در مسیرهای کوتاه از دوچرخه استفاده کنیم یا پیاده روی کنیم. سومین کاری که می‌توانیم بکنیم و توصیه سازمان‌ملل است، این است که برای جابه جایی تا سه طبقه از آسانسور استفاده نکنیم و از پله‌ها بالا برویم.آسانسور برق و انرژی مصرف می‌کند.چهارمین کاری که باید بکنیم این است که سیگار نکشیم. می دانید در سال چقدر سیگار می‌کشیم. یک عدد بگویید! بودجه سازمان محیط زیست 127 میلیارد تومان در یک سال است. ایرانی‌ها چقدر درسال پول سیگار می‌دهند؟

 

    -نمی‌خواهم رقمی بگویم که خیلی پرت باشد. احتمالا رقم پنج برابر بودجه سازمان محیط زیست است.

 

10 هزار میلیارد تومان! 10 هزار میلیارد تومان سیگار می‌سوزانیم. و بیش از 10 هزار میلیارد تومان باید هزینه کنیم تا سیگاری ها را درمان کنیم. غیر از آن آرسنیک ته سیگار در سال، آب هفت برابر شهری به بزرگی تهران را غیر قابل استفاده می کند. تهران در سال، یک میلیارد مترمکعب مصرف آب شرب دارد. ته سیگارها در سال هفت میلیارد متر مکعب آب را از حیز انتفاع خارج می‌کنند. و پنجمین کار؛ بیایید تصمیم بگیریم در هفته یک روز از گوشت قرمز استفاده نکنیم. گوشت قرمز، 51 درصد متان دنیا را تولید می کند. صنعت بسیار آب بری است که مراتع را نابود و فرسایش را تشدید می کند. بیایید تصمیم بگیریم حداقل ماهی یک کتاب بخوانیم و به دانش‌مان اضافه کنیم تا آن وقت به کسانی که کارهای عمرانی بیهوده می کنند مدال ندهیم. اگر همه این کارها را انجام دهیم بدون نیاز به دولت می توانیم معجزه کنیم. و مردمی که اینگونه باشند مگر دولتش می تواند نسبت به آنها کرنش نداشته باشد؟ مگر همچنان وزیر و نماینده و رئیسش می توانند سوار خودروی تک سرنشین شوند؟

  بدون نیاز به دولت، می‌توانیم در کیفیت زندگی خودمان بسیار موثر باشیم. با انجام یک سری کارهای ساده. مثلا،  از کیسه‌های پلاستیکی استفاده نکنیم. این کیسه‌ها  200 سال در محیط می‌مانند. تولیدشان بسیار آب بر است و تبدیل به زباله‌های سمی می شوند که حیوانات می‌خورند وبه زنجیره غذایی ما می رسند.

پایان پیام

 


http://www.mohitzist.ir/fa/content/3006