کد مطلب:21793
تاریخ انتشار:27 مرداد 1401 ساعت 10:30
چاپ چاپ

۲۱ نکته درباره یوز تلف شده و راه‌های حفاظت از زیستگاه‌های حیات وحش

به نظر می‌رسد که توله یوز ماده تلف شده در جاده عباس‌آباد به همراه یوز مادر در فرآیند پراکنش و استقرار در زیستگاه جدید دچار سانحه شده است.

۱۵ مردادماه یک قلاده توله یوز ماده بر اثر تصادف در محور عباس‌آباد - میامی تلف شد این در حالیست که یوز به عنوان یک گونه در معرض انقراض دارای اهمیت بسیاری است و ارزش ژنتیکی بالایی دارد. این اتفاق بار دیگر موجب پررنگ‌تر شدن ضرورت حفاظت بیشتر از زیستگاه‌ها شد.

به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)، در سال‌های اخیر تصادفات جاده‌ای با گونه‌های حیات‌ وحش بر جمعیت آن‌ها به‌ویژه گونه‌های در معرض انقراض تاثیرگذار بوده است. به جهت اهمیت این موضوع و به بهانه تلف شدن یک توله یوز ماده در جاده عباس آباد - میامی به ۲۱ نکته براساس گفته‌های حسن اکبری -  معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست - می‌پردازیم:

*یوزپلنگ به زیستگاه‌های بسیار وسیعی برای زندگی نیاز دارد. در گذشته در محدوده‌های شمالی پس از حوالی گرمسار، کل مجموعه پارک ملی کویر، دو طرف جاده تا سمنان و از ادامه آن تا میامی همه دشت‌ها و کوهپایه ها دست‌خوردگی کمی داشتند و  در بیشتر دشت‌ها آهو و در کوهپایه‌ها قوچ و میش زندگی می کردند و  مانند امروز تعداد رفت‌وآمدها و ساخت‌وسازها در قلمرو یوز زیاد نبود اما امروزه طعمه‌ها از بین رفته‌اند، قلمروی نسبتاً مناسب آن‌ها نیز تنها به مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست محدود شده است و به علت تعارضات بیش از اندازه مانند جاده‌کشی‌ها حیوان دوام نمی‌آورد.

*وقتی توله‌ یوزهای ماده بالغ شوند، پراکنده و از مادر جدا می‌شوند. معمولاً مادر آن‌ها را به زیستگاه دورتری می‌برد و مستقر می‌کند و خود گاهی به زیستگاه اصلی‌اش باز می‌گردد. در واقع پراکنش را برای زندگی توله بالغ در خارج از قلمرو خود انجام می‌دهند.

*به نظر می‌رسد که توله یوز ماده تلف شده در جاده عباس‌آباد به همراه یوز مادر در فرآیند پراکنش و استقرار در زیستگاه جدید دچار سانحه شده است.

*معمولا در مرحله پراکنش این اتفاق بسیار رخ می‌دهد چراکه حیوان با رفتن به زیستگاه جدید با مشکلات جدیدی نیز مواجه می‌شود و احتمال دارد در منطقه پراکنش او معدن‌کاری گسترده‌ای انجام شود، سگ‌های گله زیاد باشند و یا طعمه کافی وجود نداشته باشد و یا فردی باعث آسیب به آن‌ها شود اما در نهایت بیشترین تعارضی که دیده می‌شود، تلفات جاده‌ای است.

*براساس بررسی‌های انجام شده در سایت توران درباره پراکنش یوزها، بارها دیده شده پس از بالغ شدن توله‌ها و پراکنش آن‌ها دیگر توله‌های بالغ دیده نشده‌اند چراکه یا در نقاطی مستقر شده‌اند که دسترسی نداریم یا در روند پراکنش و استقرار در زیستگاه جدید تلف شده‌اند.

برای اولین بار انتقال تخمدان توله یوز ماده تلف شده به پژوهشگاه رویان

*باتوجه به اهمیت گونه توله یوز ماده تلف شده، جداسازی تخمدان یوز ماده و تحویل آن به موسسه رویان انجام شد. با کمک مرکز رویان اگر تخمک‌ها شرایط لازم و کافی را داشته باشند، می‌توان با حفظ و ذخیره آن‌ها در آینده برای تکثیر استفاده کرد چراکه ژن حیوان تلف شده بسیار مهم است و علاوه بر نمونه‌های بانک ژن و نمونه‌های بافت، اندام‌های جنسی آن می‌توانند در فرآیندهای تکثیر بسیار کمک‌کننده باشند.

*این اقدام تنها نوعی ذخیره‌سازی است چراکه با اعتبارات داده شده از جانب سازمان برنامه و بودجه تنها به بخشی از وظیفه حفاظت می‌رسیم اما نباید چنین فرصت‌هایی را از دست دهیم.

استفاده از ردیاب ماهواره‌ای، لازمه بقای گونه‌های در معرض انقراض کشور

*در دنیا برای گونه در معرض خطر انقراض از قلاده و دستگاه ردیاب استفاده می‌کنند. با ردیابی حیوان اطلاعات بسیار دقیق و کاملی از  کریدورها، مسیرهای حرکت، مهاجرت و رفت‌وآمد او به دست می‌آورند این در حالیست که در ایران تنها زمان تلف شدن حیوان در جاده مطلع می‌شویم که در حال عبور از این مسیر بوده و سایر نظرات همه حدس و گمان‌هایی است که تناقضات بسیاری دارد و تصمیم‌گیری بر اساس این تناقضات بسیار کار دشواری است.

*تعداد یوزها زیاد نیست، به همین دلیل اگر ردیاب داشتیم می‌توانستیم بسیار سریع‌تر و با اطلاعات دقیق‌تر تصمیم درستی اتخاذ کنیم. اکنون یک توله یوز ماده را که خود در آینده ظرفیت بسیار بالایی برای جمعیت یوز کشور بود از دست داده‌ایم.

*به علت تحریم‌ها و محدودیت در استفاده از ابزارهایی مانند قلاده و ردیاب نمی‌توانیم به اندازه کافی پایش‌های درستی در کشور انجام دهیم.

همکاری پلیس راهور و محیط زیست

*با توجه به وسعت، گستردگی و تعدد جاده‌ها کنترل تمامی آن‌ها بسیار سخت است و خواه‌ناخواه تلفات جاده‌ای را خواهیم داشت اما باید دید چطور می‌توانیم در مناطقی که ارزش حفاظتی بالایی دارند و زیستگاه گونه‌های خاص هستند، تلفات را کاهش دهیم چراکه به‌طور قطع نمی‌توانیم تلفات را به صفر برسانیم.

*محدوده تصادف بیش از ۳۰ کیلومتر با نقطه داغی که در آن تلفات بسیاری داشته‌ایم، فاصله داشته‌ است که بخشی از آن نقطه داغ فنس‌کشی شده است البته در این نقطه نیز یک مورد دیگر تلفات داشته‌ایم و این نشان‌دهنده نقطه داغ جدیدی است که باید برای آن فکری کنیم. از اولین پیشنهادها نورپردازی جاده بود چراکه اگر اطراف محدوده داغ نورپردازی شود، دید راننده افزایش پیدا می‌کند، یوز راحت‌تر دیده می شود و دیدن مانع برای حیوان نیز باعث کاهش تلفات می‌شود.

*نورپردازی جاده کم‌هزینه‌ترین راهکارها است چراکه فنس‌کشی بسیار هزینه‌بر است، ضمن اینکه باید شرایط مناسبی برای عبور یوز فراهم شود. در غیر این صورت یوز مسیر خود را تغییر می‌دهد و با عبور از نقطه‌ای دیگر مشکلات دیگری نیز برایش به وجود می‌آید.

*در نشست‌های برگزار شده با فراجا و مرزبانی‌ در استان‌های مختلف و حضور پلیس راهور در چنین بحران‌هایی خواسته‌های محیط زیست را مطرح کرده‌ایم. پلیس‌راهور نیز تنها به عنوان یک همکار می‌تواند در این زمینه به سازمان کمک کند به‌ویژه در زمانی که اطلاعات خاصی را به دست می‌آورند اما درخواست اصلی ما در شرایط فعلی « کنترل سرعت» است. سرعت بالا تلفات زیادی را در پی دارد اما متاسفانه غالبا افراد سرعت مجاز را تنها در نقاط مشخص نصب دوربین  رعایت می‌کنند و بدیهی است پلیس راهور نیز ظرفیت پوشش و کنترل تمامی نقاط را ندارد.

*کنترل سرعت خودروها و عدم تجاوز از سرعت مجاز موضوعی فرهنگی است. راننده باید به هشدارها و تابلوهایی که نشان‌دهنده حضور گونه در معرض خطر انقراض در محدوده است، توجه کند.

جاده‌کشی نادرست بلای جان حیات‌وحش

*در زمان احداث جاده‌ها باید تمهیداتی در قالب زیرگذر، روگذر و سایر تمهیداتی که می‌تواند تلفات جاده‌ای را کم کند، اندیشیده شود چراکه متاسفانه این جاده‌ها در زمان احداث بدون در نظر گرفتن این موارد احداث شده‌اند.

*پروتکل‌هایی از جانب سازمان حفاظت محیط زیست برای وزارت راه و شهرسازی نوشته شده است اما متاسفانه چون الزام قانونی یا ضمانت اجرایی برای اجرای این پروتکل‌ها وجود ندارد، جاده‌هایی که ساخته می‌شوند معمولا این نکات در آن‌ها رعایت نمی‌شود که این باعث تلفات بسیار حیات وحش می‌شود.

*محیط زیست در سال ۱۴۰۱ مطالباتی در خصوص جاده‌های موجود و جاده‌های در حال احداث از وزارت راه و شهرسازی داشته است. امسال رایزنی‌ها و مطالباتی را به استناد سیاست‌های کلی محیط زیست ابلاغی مقام معظم رهبری برای حفظ ذخایر ژنی در کشور داشته‌ایم. بعضا به‌صورت موردی جاده‌ها را بررسی کرده‌ایم. به عنوان نمونه درباره عبور جاده از وسط پارک ملی گلستان مکاتبات و پیگیری‌های متعددی صورت گرفته است اما علی‌رغم تعهداتی که در این زمینه داده بودند، اقدام خاصی را هنوز انجام نداده‌اند.

*تنها بحث تلفات یوز مطرح نیست بلکه هر ساله در جاده‌های کشور تعداد زیادی از حیات‌ وحش و گونه‌های مختلف خزندگان و حتی از کوچکترین پستانداران مانند خارپشت‌ها تا بزرگترین گونه‌ها مانند خرس و پلنگ تلفات می‌دهیم و بخش قابل توجهی از ذخایر ژنی ما در جاده‌ها از بین می‌روند.

*پیش‌نویس قانون حفاظت و بهره‌برداری حیات‌ وحش به مجلس از ابتدای فعالیت دولت سیزدهم ارائه شده است.در این پیش‌نویس ضوابط و قوانینی الزام‌آور مطرح شده است که مسئولیت و ضمانت اجرا داشته باشد. اگر این قانون بدون تغییرات تصویب شود، در آینده می‌تواند زیرساخت قانونی مناسبی را ایجاد کند اما در حال حاضر بیشتر مکاتبات و مطالبات محیط زیست از وزارت راه و شهرسازی به علت نبود ضمانت اجرایی و یا وجود قانونی الزام آورمورد توجه قرار نمی‌گیرد.

*زمانی می‌توانیم در حوزه مسائل محیط زیست موفق شویم و این مسائل را درست مدیریت کنیم که تمام کارشناسان و مدیران دستگاه‌ها و رشته‌های مختلف نگاه محیط زیستی داشته باشند؛ به عبارتی کارشناس راهسازی، عمران، معدن و ... در کنار تخصص خود هنگام کار در طبیعت به این موضوع که طبیعت خانه‌ موجودات زنده و حیات‌ وحش است که او آن را تخریب می‌کند، توجه کند. اگر این تفکر وجود داشته باشد به‌طور قطع مهندس راهسازی هنگام طراحی جاده به عواملی توجه می‌کند که برای همیشه احتمال تلفات را کاهش می‌دهد. به عنوان نمونه در بعضی موارد با افزایش ارتفاع پل برای عبور حیوانات از زیر پل باعث وقوع اتفاقی مثبت و کاهش تلفات می‌شوند همچنین صرفا نباید اقتصادی‌ترین و نزدیک‌ترین گزینه را انتخاب کنند.

انتهای پیام


http://www.mohitzist.ir/fa/content/21793