کد مطلب:1534
تاریخ انتشار:27 دی 1393 ساعت 01:46
چاپ چاپ

گفت و گو با رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری

آشوراده، کیش دوم نمی شود

تنها در ١٠ درصد این جزیره قرار است تاسیسات و امکانات تفریحی، سرگرمی، اقامتی و پذیرایی ساخته شود با رعایت همه ملاحظات زیست محیطی.

مسعود سلطانی فر، نهمین رییس سازمان سه بعدی میراث فرهنگی است. پس از استعفای پرحاشیه و ناامیدکننده محمدعلی نجفی، رییس جمهور روحانی، سلطانی فر را به ریاست این سازمان برگزید. سلطانی فر از روزهای اول ریاستش بر سازمان، تاکید ویژه یی بر رونق گردشگری و توسعه اقتصادی سازمان به گسترش این بعد از سازمان داشت.

به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)، میراث فرهنگی و صنایع دستی به ترتیب اولویت های بعدی از نگاه او بود. هتل سازی به طور گسترده و اعلام پیاپی برنامه های زیرساخت های فیزیکی گردشگری مسائلی است که از نگاه این معاون رییس جمهور اهمیت و جایگاه ویژه یی دارد، هر چند که از نگاه برخی کارشناسان و فعالان حوزه، اکتفا به زیرساخت های فیزیکی گردشگری، تنها راهکار توسعه این صنعت نیست و باید به فکر توسعه زیرساخت های ذهنی نیز بود.

خبر تخریب های پیاپی و از دست دادن آثار، بناها و مخدوش شدن سایت های تاریخی، اخبار تلخی است که دایما به گوش می رسد.

رییس سازمان، آن طور که از پاسخ هایش به خبرنگاران حوزه دیده و شنیده می شود تمایل دارد به اخبار شیرین گردشگری بپردازد: اخباری چون چند برابر شدن ورود گردشگران خارجی به ایران و تراز مثبت گردشگری ورودی. رخدادهای میراثی اما ماهیتی تلخ دارند، شاید در کشور ما که توسعه مبنای همه جانبه و پایدار ندارد، این گونه باشد.

رخدادهایی چون تخریب بافت تاریخی شیراز به بهانه طرح توسعه حرم شاهچراغ و تدفین شهدا در میدان امیر چخماق یزد در میانه بافت تاریخی این شهر، اتفاقاتی بودند که رییس سازمان به طور خاص درگیر آنها شده بود و با ورود به این مسائل، سعی در آرام کردن جو رسانه یی داشت.

با نامه نگاری به دفاتر مختلف از جمله دفتر رهبری، سعی در ممانعت از تخریب بافت تاریخی شهری چون شیراز کرد و سپس با صدور بیانیه یی، سعی کرد مسوولیت از بین بردن شانس ثبت جهانی بافت تاریخی یزد را بر عهده دیگران بگذارد: میدانی تاریخی و بافتی قدیمی که سلطانی فر، حاضر به پاسخگویی در این خصوص نشد.

در گفت وگویی که با او داشتیم خواستیم تا از جزییات رخداد تدفین شهدای گمنام در بافت تاریخی یزد بگوید: اتفاقی که در نهایت موجب شد مجبور به منصرف شدن از پرداختن به شانس پا در هوای بافت تاریخی یزد از ثبت جهانی شویم. اما رییس سازمان میراث از پاسخ دادن به این پرسش ها پرهیز و آن را به وقتی دیگر موکول کرد.

او در این گفت وگو به اتفاق شیرینی که جزو نوادر حوزه میراث است هم پرداخت: بازگشت اشیای تاریخی متعلق به ایران پس از ٥٠ سال. همچنین ماجرای پرداخت طرح گردشگری آشوراده نیز یکی از محورهای این مصاحبه بود. آنچه در ادامه می خوانید شروع گفت وگوی یک ساعته با معاون رییس جمهور در سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است.

   
     یکسری اموال با پیگیری های سازمان میراث فرهنگی و وزارت امور خارجه، بعد از ٥٠ سال به ایران بازگشتند. از روند پیگیری در این خصوص و ارزش تاریخی فرهنگی اموال برای مان بگویید.
    در سال ١٣٤٤ شمسی برابر با ١٩٦٥ میلادی، یکسری اشیای تاریخی - فرهنگی که در حفاری های غیرمجاز منطقه خوروین ساوجبلاغ، بعد از کرج، منطقه یی که امروز به آن ساوجبلاغ یا هشتگرد می گویند، توسط کاوشگران خاصی به شکل غیرقانونی کشف شد. این اشیا در سال ٤٤ توسط یک خانم فرانسوی الاصل که با یک ایرانی به نام پروفسور ملکی وصلت کرده بود و نسبتی هم با یکی از دیپلمات های بلژیکی در ایران داشت، با کمک آن دیپلمات، این اشیای گرانبها از کشور به شکل غیرقانونی خارج شد. این مجموعه شاید قبل از انقلاب هم کم و کیف و چرایی خروجش مطرح بوده، اما ادعای حقوقی اولیه اش بر می گردد به سال ١٣٦٠، یعنی بعد از اینکه مسوولان وقت میراث فرهنگی کشور که در آن زمان در مجموعه وزارتخانه دیگری بودند، متوجه می شوند و از طریق عوامل حقوقی ادعایی را برای بازگشت آنها مطرح می کنند. از آن زمان منازعه حقوقی ما آغاز می شود که با فراز و نشیب های زیادی هم مواجه شد، چندین بار محاکم قضایی بلژیک به خاطر مرور زمان، حکم علیه ایران صادر می کنند. پیگیری هایی که توسط دفتر امور حقوقی بین المللی ریاست جمهوری و امور حقوقی میراث فرهنگی در این سال ها انجام شده، منجر به این می شود که حق و حقوق ملت ایران را بازگردانند. در سال ١٣٩١ آخرین حکمی که بعد از حدود١٣، ١٤ سال پیگیری و دفاعیه های مختلف دادند، لوایح مخالف مطرح می شود و مجددا موضوع را مشمول مرور زمان می دانند و حکم علیه ایران می دهند. پیگیری های مجدد ایران منجر به تقاضای استیناف از سوی ایران می شود که در مهر ٩٢ دیوان عالی بلژیک آن حکمی که در مرحله استیناف شهر لیژ علیه ما صادر شده بود را می شکند و حکم می دهد که این در یک دادگاه هم عرض استیناف در شهر لیژ مورد بررسی قرار گیرد. از مهر ٩٢ به بعد همکاری نزدیک و فشرده یی بین مجموعه دفتر امور حقوقی ریاست جمهور ی و بخش حقوقی میراث و بخش های فنی انجام می شود تا اینکه در آبان ماه امسال موفق شدیم توسط شعبه هم عرض دادگاه استیناف شهر لیژ حکم به نفع ایران بگیریم.
    ما در اینکه ضرورت دارد فکری برای توسعه موزه ملی بکنیم، شک نداریم و جدی داریم پیگیری می کنیم. سال های گذشته این بحث مطرح بوده که مجموعه ساختمان های میدان مشق و باغ ملی در اختیار موزه ملی قرار گیرد، ساختمان هایی که الان در اختیار چند وزارتخانه و سازمان است، مخصوصا وزارت امور خارجه که با محدودیت فضای اداری مواجه است
    در جزیره آشوراده با رعایت ملاحظات محیط زیستی بناست که از این جاذبه های طبیعی و استثنایی در راستای توسعه گردشگری طبیعی و اکوتوریسم استفاده کنیم. آن چیزی هم که مطرح و مدنظر است، اکوتوریسم است. تمامی تاسیسات و بناهایی که با رعایت ملاحظات زیست محیطی و درنظر گرفتن سازه های سازگار با شرایط طبیعی منطقه، بر اساس این تفاهم، در ١٠ درصد این جزیره ساخته می شود
    بلافاصله اقدام کردیم تا بتوانیم در اسرع وقت با توجه به اینکه مدعیان زیادی علیه ایران در دنیا داریم که احکام زیادی در دادگاه های مختلف برای توقیف اموال ایران گرفتند، این اشیا را به ایران برگردانیم. روز دوشنبه ٢٢ دسامبر، اول دی ماه هیات کارشناسی فنی حقوقی ما وارد موزه سن کانتنر بروکسل شدند و آنجا در همان روز موفق شدند این ٣٤٩ قلم شیء بسیار گرانبها که یک مجموعه ارزشمند و کم نظیر بود را تحویل بگیرند و به سفارتخانه منتقل کنند و ظرف کمتر از ٣ روز این اشیا به تهران منتقل شوند. درصدد هستیم نمایشگاهی را در اسرع وقت در موزه ملی ایران برپا کنیم، اشیا مدتی اینجا می مانند. از این مجموعه، ٢٢٨ قطعه دیگر در موزه ملی داریم که با این ٣٤٩ قطعه حدود ٥٧٧ تا می شود. در آینده شاید با فراهم شدن مکان مناسب در استان البرز، مکانی برای بازدید عمومی فراهم شود. براساس مطالعاتی که توسط پروفسور واندنبرگ و کارشناسان ما انجام شده، این اشیا مربوط به اواخر هزاره دوم قبل از میلاد و اوایل هزاره اول قبل از میلاد است و چیزی نزدیک به ٣ هزار تا ٣٥٠٠ سال قدمت دارند.
    
     آماری دارید از اینکه چه مقدار اشیای تاریخی و ارزشمند در کشورهای دیگر داریم که یا باید برای بازگرداندن شان اقدام کنیم یا اقدام کرده ایم و منتظر حکم دادگاهیم؟
    نه، اشیای زیادی در چند دهه و قرن گذشته از ایران به شکل غیرقانونی خارج شده که هیچ کس آماری از آنها ندارد. شاید هیچ وقت هم نشود این آمار را تهیه کرد. همه اشیایی که در مجموعه هایی رسمی و غیررسمی در موزه ها و کلکسیون ها نگهداری می شود، این مملکت دارای هفت هزار سال هویت تاریخی و فرهنگی است و بنا به برآورد تخمینی که باستان شناسان ما می زنند، در کشور یک میلیون بنا، سایت و محوطه تاریخی داریم. کشور ما درواقع یک کشور موزه است و در تمامی این مکان ها، بناها، محوطه ها و سایت های تاریخی، اشیای قابل توجه و ذی قیمت زیادی داریم. از این تعداد، در طول چند دهه گذشته از سال ١٣٠٩ به بعد، که نخستین قانون حفاظت از عتیقه جات و اماکن تاریخی تصویب شد، تا الان چیزی حدود ١٠ درصد این بناها و مکان ها شناسایی شده، حدود نزدیک به ٣٢ هزار تا از آنها را ثبت ملی کردیم و هنوز بیش از ٩٠ درصد این گنجینه گرانبها در دل خاک است که طی ده ها سال آینده اکتشاف و بررسی می شود. ما دو پرونده خیلی معروف دیگر داریم، یکی مربوط به چغامیش است که حدود ١٠٩ مهر کوچک و بزرگ است. تعدادشان ٢٦٤ تا بوده، ١٥٥ تا از آنها قبل از انقلاب برگشته و بقیه اش در مراحل نهایی بازگشت است. در منازعه حقوقی هستیم. فکر می کنم در آینده نه چندان دور بتوانیم این ١٠٩ قلم اموال فرهنگی - تاریخی که بیشتر مهرهای کوچک است رادر صورتی که ادعای جدید دیگری مطرح نشود، بازگردانیم.
    
     این اموال در کدام کشور نگهداری می شود؟
    در حال حاضر در امریکاست اما دادگاهش در اروپا برگزار می شود. پرونده معروف دیگری هم داریم که مربوط به الواح هخامنشی است که مربوط به انتقال بیش از ٣٠ هزار لوح کامل و خرده مربوط به دوره هخامنشی است که در عملیات کاوش در حدود سال های ١٣١٢ و ١٣١٣ در قسمت باروی شمالی تخت جمشید کشف شده. در آن سال، بنا به پیشنهاد موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو برای قرائت لوح ها با تصویب دولت آن زمان، در ١٣١٤ به امریکا انتقال یافتند و قرار بوده ظرف سه سال خواندن این الواح تمام شود. بعد از چند سال که بازگشتی در کار نبود، مسوولان وقت پیگیری می کنند و موفق می شوند تعداد ١٧٩ لوح کامل از آنها را در ١٣٢٧ به کشور منتقل کنند. ٢٠ هزار لوح خرده ریز هم در ١٣٥٠ به کشور بازمی گردند که ناخوانا و فاقد ارزش بودند. در ١٣٨٣ مجددا با پیگیری های دولت، موفق می شویم حدود ٣٠٠ قطعه دیگر را برگردانیم. اما در این میان، در ١٩٩٧ بعد از انفجاری که در بیت المقدس انجام می شود، یهودیانی که در آن انفجار صدمه می بینند به دروغ مدعی شده بودند که این انفجار توسط گروه های مرتبط با ایران انجام شده و با ادعای خسارت دیدن، سعی می کنند حکم توقیف اموال فرهنگی ایران را بگیرند. البته از آن زمان پیگیری های حقوقی انجام شده و در چند محکمه اثبات کردیم این اموال فرهنگی، تاریخی، مطالعاتی است و اموال تجاری نیست. محاکم هم دو نوبت رای به نفع ما دادند. آخرین بار مدعیان، تقاضای استیناف داده اند، اما روند پرونده تاکنون روند مثبتی به نفع ایران بوده است.
     این اموال که در موزه ملی قرار است در معرض نمایش قرار گیرند بعد از اتمام نمایش چه سرنوشتی پیدا می کنند؟
    بعد از اینکه چند ماهی کار مطالعاتی، پژوهشی روی شان انجام شد و بعد از برگزاری سمینارهای مختلف درباره آنها، این امکان وجود دارد که اگر مکان مناسبی را به عنوان موزه جداگانه بتوانیم تهیه کنیم، در آنجا نگهداری شوند.
    
     و اگر نتوانید موزه جداگانه یی برای شان درنظر بگیرید، به انبارها می روند؟
    هیچ شیئی برای همیشه در معرض عموم نیست، هیچ شیئی هم برای همیشه در انبار نمی ماند. اشیایی که در موزه نمایش داده می شوند، به صورت دوره یی می چرخند. هر چندسالی، اشیایی به نمایش درمی آیند و در معرض دید قرار می گیرند. بعد از شش ماه یا یک سال، کمتر یا بیشتر به مخازن می روند، یا با توجه به موضوعاتی که پیش می آید، سمینارهای مختلف و کارهای مطالعاتی که لازم است، روی شان انجام شود. هرکدام بنا به مناسبت ها برای مدتی در معرض تماشای عموم قرار می گیرند. برخی از این اشیا که دارای ارزش ویژه یی هستند، به صورت دایم در معرض عموم قرار می گیرند. اینکه مکان و فضای مان در موزه ملی محدود است، بحث جدی و مهمی است. گنجینه یی که داخل مخازن موزه داریم، چندبرابر گنجینه یی است که در معرض نمایش است. اگر بتوانیم با طرح توسعه، موزه ملی مان را گسترش دهیم، مکان ها و فضاهای اطرافش را در اختیار بگیریم، توان این وجود دارد که چند برابر چیزی که در معرض نمایش قرار دارد، در دید عمومی قرار گیرد.
    
     شاید این اشیا بهانه یی شوند برای توسعه موزه ملی.
    ما در اینکه ضرورت دارد فکری برای توسعه موزه ملی بکنیم، شک نداریم و جدی داریم پیگیری می کنیم. سال های گذشته این بحث مطرح بوده که مجموعه ساختمان های میدان مشق و باغ ملی در اختیار موزه ملی قرار گیرد، ساختمان هایی که الان در اختیار چند وزارتخانه و سازمان است، مخصوصا وزارت امور خارجه که با محدودیت فضای اداری مواجه است. ما خواستیم این ساختمان ها در اختیارمان قرار گیرد یا اینکه فضای کنونی را به گونه یی توسعه دهیم. مشکل کمبود زمین است. نظر دیگری هم هست که فعلاداریم رویش مطالعه می کنیم که در بلندمدت موزه ملی را به نقطه دیگری در تهران منتقل کنیم.
    
     در مورد آشوراده که امیدوارم سوالم بی پاسخ نماند، از سویی اعلام می شود تفاهمنامه است و خبری از واگذاری نیست و قرار بر توسعه گردشگری طبیعی است. از سویی دیگر برنامه هتل سازی و ساخت و ساز در حد وسیع تر از گردشگری طبیعی اعلام می شود، محوطه هایی چون زمین گلف و تنیس از ایده گردشگری طبیعی به دور است. بفرمایید که بر اساس این طرح قرار است چه اقداماتی زیرنظر گردشگری انجام شود؟
    من فکر می کنم در مورد تصمیمی که دولت گرفته و حافظ محیط زیست است و رییس جمهور نیز به شدت بر حفظ و مطلوب شدن شرایط محیط زیست کشور تاکید دارند، بی مورد دارد جنجال سازی و هیاهو سازی انجام می شود. در جزیره آشوراده با رعایت ملاحظات محیط زیستی بناست که از این جاذبه های طبیعی و استثنایی در راستای توسعه گردشگری طبیعی و اکوتوریسم استفاده کنیم. آن چیزی هم که مطرح و مدنظر است، اکوتوریسم است. تمامی تاسیسات و بناهایی که با رعایت ملاحظات زیست محیطی و درنظر گرفتن سازه های سازگار با شرایط طبیعی منطقه، بر اساس این تفاهم، در ١٠ درصد این جزیره، ساخته می شود و ٩٠ درصد به شکل طبیعی رها شده است. در جلساتی که ما با محیط زیست و مسوولان استان داشتیم، بر اساس همان ملاحظات، سعی کردیم طرحی که قرار است پیاده شود (چون هنوز تکمیل نشده و هرکسی هم که از آن سخن می گوید، اشتباه می گوید) مطالعات تکیملی اش باید توسط مشاور انجام شود، تمامی این مراحل، رعایت ملاحظات زیست محیطی اش مطرح و اصل است، تمام تاسیسات و امکاناتی که قرار است ساخته شود، با رعایت ملاحظات زیست محیطی و سازه هایی که همساز با طبیعت است ساخته می شوند. در بخشی از این جزیره که محل استفاده پرندگان است، هیچ تاسیساتی ساخته نمی شود. ما به سراغ فعالیت های گردشگری و تفریحی خواهیم رفت که به هیچ وجه شرایط زیست محیطی آنجا را دچار مشکل نکند. در این خصوص عدد و رقم هایی دیدم که ضرورتی ندیدم وارد بحث شوم. کسانی که ادعای مطلع بودن دارند، این عدد و رقم ها را اعلام کردند. وسعت کل این جزیره حدود چهار کیلومتر مربع است. جزیره کیش با ٩٢ کیلومتر مربع وسعت، ٢٣ برابر آشوراده است. در مورد آشوراده می گویند قرار است سالانه سه میلیون گردشگر به خود ببیند، کسانی که تحلیل می کنند، باید بدانند که ما ٣٠سال است در جزیره کیش که ٢٣ برابر آشوراده است، سرمایه گذاری کرده ایم، ٥٠ تا هتل ساختیم، ٣٠، ٤٠ تای دیگر هم داریم می سازیم، شهرک ساختیم، هنوز که هنوز است تعداد توریست هایمان به یک و نیم میلیون نرسیده، چگونه ادعا می شود که قرار است در آشوراده، سه میلیون گردشگر برود؟ یا اینکه دو میلیون نفر ساکن شوند. کیش بعد از ٣٠ سال، ٢٨ هزار نفر سکنه دارد. چگونه در آشورادهی که چهار کیلومتر مربع وسعت دارد، دو میلیون نفر را اسکان دهیم، سه میلیون نفر هم گردشگر داشته باشیم؟ خواهش می کنم منتقدان و دلسوزان دست از عوامفریبی بردارند و واقعیت ها را ببینند. چارچوبی که مشخص شده، تمامی اقداماتی که می خواهد انجام شود، در ١٠ درصد از مساحت قرار است شکل بگیرد.
    
     در همان ١٠ درصد که می فرمایید، قرار است این امکانات هتل سازی صورت گیرد؟
    هیچ چیزی هنوز ریز تعریف نشده، فعلایکسری کاربری ها را مشخص کردیم. کاربری های تفریحی، اماکن اقامتی و پذیرایی که با سازه های مناسب می تواند انجام شود.
    
     چیزی که می فرمایید کلی است. سازمان محیط زیست هم می گوید اقامت شب نخواهد داشت. لازم است وقتی این ساخت و سازها را تکذیب می کنید، جزییات طرح را اعلام کنید.
    این جزیره قرار نیست به هیچ کس واگذار شود، تنها از بخش های محدودی بهره برداری هماهنگ با محیط زیست انجام می شود.
     همین بخش های مورد بهره برداری، مشکل ساز شده اند. سازمان محیط زیست مدعی است اقامت شبانه قرار نیست داشته باشیم و قرار است جوامع بومی بیشترین استفاده را ببرند. تجهیزاتی که قرار است ایجاد شود هتل ٥ ستاره نیست.
    
    جامعه روستایی یعنی چی؟ یعنی روستایی ها را ببریم آنجا؟
     خیر، جامعه بومی قرار است بیشترین بهره مندی از گردشگری را ببرد.
    
    جامعه بومی که آنجا دارد زندگی می کند آنجا را که دیده است.
     بهره مندی جوامع بومی به این معنی که قرار است امکانات اقامتی از آن جامعه محلی شود با مباحثی چون کلبه روستایی ساختن و تجهیز خانه های روستایی.
    الان راجع به اینکه آنجا ما قرار است هتل چهار طبقه بسازیم یا ٢٠ طبقه، با سازه های معمولی بسازیم یا غیرمعمولی، حرفی نشده است. یک مکان گردشگری است که امکانات اقامتی می خواهد. اینها مسائلی است که در مطالعات تکمیلی اش مشخص می شود. آنچه دارم می گویم این است که در قسمت های مهمی که برای محیط زیست، برای استفاده پرندگان در فصول مختلف سال، مورد استفاده قرار می گیرد، هیچ تاسیساتی ساخته نخواهد شد. در ١٠ درصد این جزیره قرار است تاسیسات و امکانات تفریحی، سرگرمی، اقامتی و پذیرایی ساخته شود با رعایت همه ملاحظات زیست محیطی.
     اینها همه کلی گویی است. باید جزییات را در اختیار رسانه ها قرار دهید.
    
    جزییات را وقتی طرح کامل آن تهیه شد و مشاور تهیه کرد در اختیارتان می گذاریم.
     پرنده نگری در آن منطقه یکی از جذابیت های اکوتوریسم است، بحثی که اکوتوریست های خارجی می توانند برای بازدید راهی این منطقه از ایران شوند. خاصیت این گونه تورها هم این ست که محدودیت هایی که در گردشگری شهری، برای توریست ها وجود دارد، دیده نمی شود. اصولااکوتوریست ها به خاطر همواره در طبیعت بودن شان، به دیگر جذابیت های سفر به کشوری خارجی که تفریحات جهانی محسوب می شود و در ایران با محدودیت مواجه است، توجهی ندارند. هزینه یی هم بخواهید ببینید، جزو تورهای گران قیمت دنیاست. جزیره آشوراده که می تواند به عنوان میراث طبیعی ثبت شود، تاسیساتی به خود ببیند که ربطی به اکوسیستم منطقه ندارد.
    
    کسانی که منتقدند، می توانند بگویند چه چیزهایی قرار است ساخته شود، وقتی ما هنوز دستور کاری صادر نکردیم؟ لیستی که از پیشنهادات خود سرمایه گذار آمده مبین این است که طرحی که ارایه داده، حاوی همه موارد ذکر شده است؟
    کدام سرمایه گذار؟ وقتی هنوز طرح در مرحله تکمیل مطالعات است، فراخوانی برای سرمایه گذاری نشده که سرمایه گذاری مشخص شود. همه گزارشات و صورتجلسات پیش من است. هر کس هم ادعایی دارد باید به من اثبات کند. بر اساس مدارکی که دست من است، سه میلیون گردشگر و دو میلیون ساکن خنده دار است. ما یک توافق اولیه کردیم که منطقه را به صورت کانون گردشگری طبیعی درآوریم. در قالب اکوتوریسم گردشگری طبیعی. آن چیزی که شما با عنوان پرنده نگری خطاب می کنید و خانم ابتکار بهش می گوید watching bird را قبول داریم. در قسمت شرقی جزیره هیچ تاسیساتی نخواهیم داشت، ولی همه اینها که آنجا چه تاسیسات و امکاناتی ساخته خواهد شد، در آینده مشخص می شود. هیچ کس نمی تواند از این جزییات سخن بگوید. مشاور وقتی مطالعاتش را تکمیل کرد، اعلام می شود. هیچ لیستی از جایی بیرون نیامده، ما یک چارچوبی را تفاهم کردیم در محدوده ١٠ درصدی آنجا در قالب اکوتوریسم با ملاحظات زیسست محیطی، به شرطی که آسیبی وارد نکند.
    
     در مورد بحث بافت تاریخی شیراز در راستای طرح توسعه حرم و تخریب های انجام شده در این شهر، غیر از نامه نگاری، چه اقدام عملی ای انجام شد؟
    با وزارت مسکن و شهرسازی هماهنگی های خوبی انجام دادیم، جلساتی در دفتر آقای آخوندی، وزیر راه و شهرسازی گذاشتیم، قرار شد طرح مناسبی به گونه یی که هم طرح توسعه حرم اجرا شود و هم همه ملاحظات میراث فرهنگی در نظر گرفته شود، اجرا شود. هماهنگی خوبی بین ما و وزارت مسکن و مسوولان استان در حال شکل گیری است. یک کمیته راهبری مرکب از این سه ضلع، پروژه را دنبال می کنیم.
    
     مسوولان آستان شاهچراغ چطور؟
    آستان احمدبن موسی (شاهچراغ) هم در این مورد همکاری نزدیکی خواهند داشت. اجرای این طرح را به عنوان کار مشترک با رعایت همه ملاحظاتی که دستگاه های مختلف دارند، اجرا می کنیم تا حریم بنای تاریخی هم حفظ شود.
    
     چطور تا پیش از اینکه نامه زدید، اتفاقی نیفتاد؟
    اتفاقی که افتاد تلخ بود، نمی خواستیم این اتفاق بیفتد. دستگاه قضایی دارد پیگیری می کند. خیلی ها قبول ندارند که مقصر این تخریب بودند. از دستگاه قضایی خواستیم پیگیری کنند، نظر نهایی شان را بدهند و مقصران به مجازاتی که باید، برسند. ما باید به چارچوب مشخصی می رسیدیم، هم در ارتباط با آن بافت و هم بافت دیگر شهرهای بزرگ. اگر ما مدیریت ساماندهی این بافت ها را به عهده نگیریم، به همین شکل در معرض تخریب های مختلف قرار می گیرند. برخی شهرهایی که تاکنون اجرا شده، پروژه های خوبی در بافت تاریخی شان اجرا شده. دستور کار درآوردیم مشغول هماهنگی با مسوول استان هستیم که به صورت حرکت جمعی درآید.
    
     چطور تخریب ها در راستای توسعه حرم انجام شده، اما مقصر مشخص نیست؟
    سه خانه خراب شده، مقصرش الان مشخص نیست که کی خراب کرده است. آثار و شواهد و علایمی وجود دارد، ماشین آلاتی که در منطقه دیده شده، ممکن است پیدا کنند. کاری که ما باید می کردیم، شکایت بود که کردیم. دستگاه قضایی هم دارد پیگیری می کند. با این برنامه ریزی، امیدواریم شاهد تخریب نباشیم.
    
     در شهرهای دیگر هم که بافت تاریخی وسیعی دارند این برنامه اجرا می شود؟
    اگر موفق شویم همین فرمول را در شهرهای دیگر هم جلو ببریم، اجرا می شود. هر شهری ملاحظات و فرمول های خودش را دارد. اینجا بخش عمده توسعه حرم شاهچراغ است که متولی دارد. آستان، بخشی از این زمین ها را در تملک خودش درآورده، این کمک کرده به اجرای این طرح. در شهرهای دیگر با مجموعه مالکین ریز و درشت مواجهیم که ساماندهی اینها کار سخت تر و پرهزینه تری است. هرکدام از شهرها فرمول خاص خودش را دارد.
    
     مشابه این بی نظمی را در تهران شاهدیم. اداره میراث استان به نظر می رسد در برخی مباحث با شهرداری در تقابل است یا شهرداری چند قدم خود را جلوتر از میراث می بیند و دایم حرف از این می زند که میراث حواسش به ثبت کردن و شناسایی آثار نیست. نمونه اش کاخ ثابت پاسال که مجبور شدید به سمت ثبت اضطراری بروید. شهرداری می گوید من نباید به میراث بگویم این خانه ارزش تاریخی دارد، بیراه هم نمی گوید. به نظر می رسد که برای استان تهران و بقیه استان ها که بافت قدیمی تری هم دارند، هیچ سازو کاری برای شناسایی و حفاظت خاص از آثار و بناهای تاریخی وجود ندارد.
    همه مکان های دارای هویت تاریخی که باید مورد حفاظت قرار گیرند، در کل کشور شناسایی شده است. اینکه چه خانه هایی ثبت تاریخی شده، کدام ارزش ثبت دارد، کدام در نوبت ثبت است. مشکلی نداریم که بافت تاریخی و اماکن تاریخی مان کجاست، کجا باید کار ثبت بکنیم کجا باید از این بافت حفظ و حراست کنیم. اینها مواردی است که تقریبا در بافت های تاریخی شهرها شناسایی شده و مورد برنامه ریزی قرار می گیرد. درتهران هم ممکن است به اماکنی برسیم که ارزش تاریخی نداشته باشند و ارزش معماری داشته باشند. اینها باهم فرق می کند. هرکدام از اینها مشمول یک مقررات حفاظتی است. ما با شهرداری تهران بعد از روی کار آمدن شورای شهر جدید، با کمیسیون شهرسازی همکاری خوبی داریم. مواردی هم ممکن است در شهر عریض و طویل تهران اتفاق بیفتد، تخریبی شود، ثبت نشده باشد، اما اینکه نقطه یی دارای هویت تاریخی و فرهنگی باشد از چشم ما هم دور نبوده. ما در یک سال گذشته تقریبا روی همه مواردی که باید حضور می داشتیم نظارت و کنترل می کردیم. با شهرداری و شورای شهر تهران همکاری نزدیکی داریم.
    
     خیلی اوقات پیش می آید که تا دعوای رسانه یی در مورد بنایی خاص نشود، سازمان به مسائلی که وظیفه اش است، توجه نمی کند. هیاهوی رسانه یی باعث جلب توجه سازمان و عجله برای ثبت اضطراری بدون مطالعه می شود. فکر می کنید سیاست های سازمان نسبت به دولت پیش چه تغییراتی کرده است؟ اصلاتغییر رویکردی داشته اید؟
    هرکدام رویکردهای مان جداگانه تعریف می شود. در بخش میراث فرهنگی تلاش کردیم در جهت حفظ و حراست از هویت فرهنگی و تاریخی بناهای مان اهتمام ویژه یی داشته باشیم، با دیگر دستگاه ها هم افزایی داشته باشیم. از ظرفیت شهرداری ها و دیگر سازمان ها استفاده کنیم. خیلی از بناها در اختیار ما نیست، در اختیار وزارتخانه ها و سازمان هاست، همین طور موزه ها. تلاش مان این بوده که با همگرایی نزدیک بتوانیم هویت تاریخی، فرهنگی را حفظ کنیم، تا الان هم نتیجه خوبی گرفتیم، الان ما شورای هماهنگی موزه های سراسر کشور را راه اندازی کردیم که مدیران همه موزه های دستگاه اجرایی و بخش خصوصی حضور دارند. خیلی از بناهای فرهنگی تاریخی که در اختیار وزارتخانه هاست، از محل منابع خودشان مرمت و بازسازی می شوند. یک تلاش و همکاری و همگرایی نزدیکی بین سازمان میراث و همه دستگاه های اجرایی و بخش خصوصی است. در بخش گردشگری، استراتژی مشخصی داریم، جذب گردشگر خارجی تا تراز گردشگری مان را به سمت مثبت شدن ببریم. در گردشگری داخلی، ساماندهی مکانی و زمانی گردشگران است، متنوع کردن مقاصد گردشگری و گسترش اماکن اقامتی. برای گردشگری فکر می کنم باید یک گفت وگوی جداگانه داشته باشیم.
    
     به نظر می رسد شما در مدتی که رییس سازمان هستید، توجه ویژه یی به گردشگری دارید و بین سه بخش متفاوت سازمان، تفاوت قایل می شویدبه نظر می آید نگاه توسعه اقتصادی که به سازمان دارید به نگاه فرهنگی و پژوهشی می چربد.
    نه، قبول ندارم. من سازمان را دارای دو رسالت عمده می دانم: یکی توسعه فرهنگی و دیگری توسعه اقتصادی که رویکرد جدید ما است. ما تصورمان بر این بود که با توجه به اینکه سال جدید را مقام معظم رهبری، سال اقتصاد و فرهنگ: عزم ملی و مدیریت جهادی اعلام کردند و مبانی اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند، باید از ظرفیت ها و ماموریت های سازمان در جهت توسعه فرهنگی و اقتصادی استفاده کنیم و جایگاه خود را پررنگ کنیم. حفظ هویت فرهنگی اصل است برای ما و اینکه ما بتوانیم از جاذبه های فرهنگی تاریخی در جهت گسترش فرهنگی استفاده کنیم. می خواهیم تعاملات فرهنگی با دنیا داشته باشیم، باید شرایطی را ایجاد کنیم که گردشگران خارجی بیشتر بیایند، جاذبه های تاریخی، طبیعی و زیارتی ما را ببینند و در هر صورت ما بتوانیم ازهمه ظرفیت های مان استفاده کنیم. یکی از خریداران عمده صنایع دستی گردشگر خارجی است. ما یکی از قطب های بزرگ تولید کننده صنایع دستی هستیم. از ٤٦٠ رشته شناخته شده در دنیا، در ٣٦٠ رشته داریم تولید می کنیم یا سابقه تولید داشتیم. نزدیک به دو میلیون نفر در بخش تولید فرش و صنایع دستی دارند کار می کنند. در بسیاری از این رشته های صنایع دستی، منبت کاری، معرق کاری، ملیله دوزی، خاتم کاری، قلمکاری و فرش بافی رتبه اول را در دنیا داریم. ارزش هنری و اقتصادی این صنایع از یک سو، ایجاد اشتغال ارزان از سوی دیگر، ارزش افزوده و ارز آوری، مهم ترین اتفاقاتی اند که در این بخش ایجاد می شود. مهم ترین مشکلی که در این بخش داریم، بخش بازرگانی و بازاریابی است و فروش محصولات که ورود گردشگران خارجی می تواند به این مساله کمک کند.
    
     بحثی که به شدت روی آن تاکید و تمرکز دارید، هتل سازی است. گردشگران خارجی که به ایران می آیند، فکر نمی کنم اقامت در هتل های چند ستاره برای شان چندان اهمیتی داشته باشد.
    گردشگران خارجی ما به چند دسته تقسیم می شوند. اتباع کشورهای عربی که از کشورهای حاشیه خلیج فارس می آیند، به دنبال استفاده از جاذبه های زیارتی، فرهنگی اند و اگر اهل طبیعت باشند، شمال کشور را ترجیح می دهند. اروپایی ها که اینها را دارند، بیشتر دنبال جاذبه های تاریخی فرهنگی و کویرند و می خواهند آرامش کویر و شب های پرستاره را ببینند و با رازهای نهفته کویر آشنا شوند. از سویی ناامنی کشورهای همسایه چون سوریه، عراق و لیبی، فرصتی برای ما و ترکیه ایجاد کرده که از این فرصت باید استفاده کنیم. ولی هر گردشگری متناسب با خواست و هدفش یک سری تاسیسات، امکانات و اماکن اقامتی را می طلبد. خیلی از اروپایی ها دوست دارند در هتل پنج ستاره باشند، یک شب هم در روستا یا سیاه چادر یا چادرهای کویر زندگی کنند. ولی اینکه بگوییم هتل ایجاد نکنیم، همه اش برویم در روستا و کویر، پاسخ ما را نخواهد داد.
    
     در بخش تبلیغات جهانی چطور؟ تبلیغات در رسانه هایی چون یورونیوز که یک قاره را پوشش می دهد و روی جامعه هدف ما که گردشگران اروپایی است، کار می کند و درباره امکانات گردشگری کشورهای مختلف فیلم پخش می کنند، کاری کرده اید؟
    این را با تمرکز روی بخش خصوصی داریم اجرا می کنیم. یک طرحی داریم با عنوان راه اندازی دفاتر جذب گردشگران خارجی در کشورهای مختلف. برخلاف روالی که الان است که خیلی از وزارتخانه ها، رایزن ویژه خودشان را درست می کنند، ما اعتقاد داریم دو ظرفیت وجود دارد که از هر دو استفاده می کنیم. رایزن های فرهنگی ما که الان ٨٠ رایزن در ٦٠ کشور داریم، زیرمجموعه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اند. تفاهمنامه یی امضا کردیم با ریاست این سازمان که ما هم در بخش گسترش گردشگری از توان این ٨٠ رایزن فرهنگی استفاده کنیم. راه حل دوم دفاتر خدمات مسافرتی فعالی است که در زمینه جذب گردشگر در ایران در سال های گذشته تجربه و موفقیت های خوبی داشتند. در تعدادی از کشورها به خصوص کشورهای اروپایی شناسایی کردیم. در ٢٠١٥ سیاست مان این است که مقدار محدودی به اینها کمک کنیم و دفاتر جذب گردشگر به ایران را فعال کنیم ضمن اینکه حضورمان را در سال ٢٠١٥ در نمایشگاه های گردشگری خارجی گسترش داده و از رسانه های خارجی هم دعوت کردیم تا برای تهیه گزارش از جاذبه های گردشگری ایران سفر به کشورمان داشته باشند.
    
    جمله های کلیدی
     کیش بعد از ٣٠ سال، ٢٨ هزار نفر سکنه دارد. چگونه در آشورادهی که چهار کیلومتر مربع وسعت دارد، دو میلیون نفر را اسکان دهیم، سه میلیون نفر هم گردشگر داشته باشیم؟
     کدام سرمایه گذار؟ وقتی هنوز طرح در مرحله تکمیل مطالعات است، فراخوانی برای سرمایه گذاری نشده که سرمایه گذاری مشخص شود. همه گزارشات و صورت جلسات پیش من است. هر کس هم ادعایی دارد باید به من اثبات کند. بر اساس مدارکی که دست من است، سه میلیون گردشگر و دو میلیون ساکن خنده دار است.
     این جزیره قرار نیست به هیچ کس واگذار شود، تنها از بخش های محدودی بهره برداری هماهنگ با محیط زیست انجام می شود.
     اشیای زیادی در چند دهه و قرن گذشته از ایران به شکل غیرقانونی خارج شده که هیچ کس آماری از آنها ندارد.
     من سازمان را دارای دو رسالت عمده می دانم، یکی توسعه فرهنگی و دیگری توسعه اقتصادی که رویکرد جدید ما است.

منبع:  روزنامه اعتماد

http://www.mohitzist.ir/fa/content/1534